؟؟؟؟؟
سلام نی نی قشنگم
یادم اوایل حاملگیم دکتر گفت احتمال سقط زیاده . محرم شروع شد و روبروی خونمون یه هییت بود .هییت علی اکبر
شبایی که بابایی کلی گریه میکردم و چون استراحت مطلق بودم زیاد بیرون نمیرفتم یه شب دلم خیلی گرفته بود از حرفای پوچ اطرافیانم گفتم یا علی اکبر بچه ام طوریش نشه یه هفته بعد رفتم دکتر و دکتر گفت خدا رو شکر همه چی خوبه
میگفتم هییت روبروی خونمون هییت علی اکبر بود بابایی میگفت یادم نیست تا امسال که دیدم بله هییت علی اکبر بود
نمیدونی چه حسی داشتم اشک توی چشمام حلقه زده بود قربون خدا برم من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی